Jeremiah 52:3-8

3در آن زمان، خشم خداوند بر اورشليم و يهودا افروخته شد و ايشان را از خود طرد نمود و كاری كرد كه صدقيا عليه پادشاه بابل قيام كند تا بدين ترتيب بنی‌اسرائيل از سرزمينشان بيرون رانده شوند.

4لذا، در روز دهم ماه دهم از سال نهم سلطنت صدقيا، نبوكدنصر، پادشاه بابل، با تمام سپاهيان خود به اورشليم لشكركشی كرد و در اطراف آن سنگر ساخت. 5شهر، دو سال در محاصره بود. 6سرانجام در روز نهم ماه چهارم كه قحطی در شهر بيداد می‌كرد و آخرين ذخيرهٔ نان هم تمام شده بود، 7مردم اورشليم، شكافی در ديوار شهر ايجاد كردند. سربازان وقتی اين را ديدند، عليرغم محاصرهٔ شهر، شبانه از دروازه‌هايی كه بين دو ديوار نزديک باغهای پادشاه بود، بيرون رفتند و به طرف درهٔ اردن گريختند.

8ولی سربازان بابلی، ايشان را تعقيب كردند و در بيابانهای اطراف اريحا، صدقيای پادشاه را گرفتند، ولی محافظين او فرار كردند.
Copyright information for PesPCB